معنی فارسی lady blamey
B2عنوان معتبری برای یک زن با نفوذ.
A title used for a woman of nobility or influence.
- NOUN
example
معنی(example):
لیدی بلیمی به خاطر کارهای خیریهاش شناخته شده است.
مثال:
Lady Blamey is known for her charity work.
معنی(example):
همه برای مهربانی لیدی بلیمی احترام قائلاند.
مثال:
Everyone respects Lady Blamey for her kindness.
معنی فارسی کلمه lady blamey
:
عنوان معتبری برای یک زن با نفوذ.