معنی فارسی lady superior

B2

عنوانی برای زنی که رهبری یک گروه زنان مذهبی یا سازمان را بر عهده دارد.

A title for a woman in charge of a community of women, often in a religious context.

example
معنی(example):

سرپرست خانم صومعه یک جلسه برگزار کرد.

مثال:

The lady superior of the convent held a meeting.

معنی(example):

به‌عنوان سرپرست خانم، او تصمیمات مهمی می‌گیرد.

مثال:

As lady superior, she makes important decisions.

معنی فارسی کلمه lady superior

: معنی lady superior به فارسی

عنوانی برای زنی که رهبری یک گروه زنان مذهبی یا سازمان را بر عهده دارد.