معنی فارسی ladylikely
B1زنانه، ویژگیهایی که به زنان نسبت داده میشود و به نرمی و ادب اشاره دارد.
Behaving in a manner that is considered appropriate or typical for a lady.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار زنانه او همه را در گالا تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her ladylikely behavior impressed everyone at the gala.
معنی(example):
او به شیوهای زنانه به مهمانانش با ظرافت نزدیک شد.
مثال:
In a ladylikely manner, she approached her guests with grace.
معنی فارسی کلمه ladylikely
:
زنانه، ویژگیهایی که به زنان نسبت داده میشود و به نرمی و ادب اشاره دارد.