معنی فارسی laggen
B1واژهای در داستانسرایی که به فردی که به کندی پیش میرود اشاره دارد.
A term used in storytelling to depict a character that lags behind.
- NOUN
example
معنی(example):
لاگن معمولاً در داستانسرایی برای نمایش فردی که عقب میافتد استفاده میشود.
مثال:
The laggen is often used in storytelling to depict someone who lags behind.
معنی(example):
در ادبیات، شخصیت لاگن به داستان عمق میبخشد.
مثال:
In literature, a laggen character adds depth to the narrative.
معنی فارسی کلمه laggen
:
واژهای در داستانسرایی که به فردی که به کندی پیش میرود اشاره دارد.