معنی فارسی laik

B1

اصطلاحی برای اشاره به یک کلکسیونی از آب‌های کم عمق یا حوضچه‌ها.

A term referring to a collection of shallow waters or ponds.

example
معنی(example):

لایک در کف دره آرام بود.

مثال:

The laik at the bottom of the valley was tranquil.

معنی(example):

آنها ماهی‌هایی در لایک که بین سنگ‌ها پنهان بودند پیدا کردند.

مثال:

They found fish in the laik hidden among rocks.

معنی فارسی کلمه laik

: معنی laik به فارسی

اصطلاحی برای اشاره به یک کلکسیونی از آب‌های کم عمق یا حوضچه‌ها.