معنی فارسی lainage

B1

لیناج، به بافت و ساختار پارچه یا مواد دیگر اطلاق می‌شود.

The texture and structure of a fabric or material, especially in weaving.

example
معنی(example):

لیناج پارچه حس نرمی را به آن می‌بخشد.

مثال:

The lainage of the fabric gives it a soft texture.

معنی(example):

در لیناج، روش بافت برای محصول نهایی بسیار حیاتی است.

مثال:

In lainage, the method of weaving is crucial to the end product.

معنی فارسی کلمه lainage

: معنی lainage به فارسی

لیناج، به بافت و ساختار پارچه یا مواد دیگر اطلاق می‌شود.