معنی فارسی laissez-faire
B2لاسه-فه، به معنای سیاستی که در آن دولت یا نهادهای دیگر به فعالیت اقتصادی مداخله نمی‌کنند.
An economic philosophy of free-market capitalism that opposes government intervention.
- noun
noun
معنی(noun):
A policy of governmental non-interference in economic affairs.
معنی(noun):
A policy of non-interference by authority in any competitive process.
example
معنی(example):
سیاست‌های laissez-faire ترویج‌دهنده حداقل مداخله دولتی هستند.
مثال:
Laissez-faire policies promote minimal government intervention.
معنی(example):
این شرکت یک سبک مدیریت laissez-faire را اتخاذ کرد.
مثال:
The company adopted a laissez-faire management style.
معنی فارسی کلمه laissez-faire
:
لاسه-فه، به معنای سیاستی که در آن دولت یا نهادهای دیگر به فعالیت اقتصادی مداخله نمی‌کنند.
