معنی فارسی lake-4
A2دریاچه، یک حوضه آب طبیعی یا مصنوعی است که معمولاً بزرگتر از یک برکه است و میتواند آب شیرین یا شور داشته باشد.
A large body of water surrounded by land.
- NOUN
example
معنی(example):
ما به دریاچه رفتیم ماهی گیری کنیم.
مثال:
We went fishing at the lake.
معنی(example):
دریاچه در صبح آرام و زیبا بود.
مثال:
The lake was calm and beautiful in the morning.
معنی فارسی کلمه lake-4
:
دریاچه، یک حوضه آب طبیعی یا مصنوعی است که معمولاً بزرگتر از یک برکه است و میتواند آب شیرین یا شور داشته باشد.