معنی فارسی lakemanship

B1

دریاچه‌نوازی، توانایی و مهارت‌های مرتبط با سفر و فعالیت در دریاچه.

The skill or art of operating a boat on a lake.

example
معنی(example):

مهارت‌های لازم برای عبور از یک دریاچه به نام دریاچه‌نوازی شناخته می‌شود.

مثال:

Lakemanship refers to the skills needed for navigating a lake.

معنی(example):

او دریاچه‌نوازی را از پدربزرگش آموخت.

مثال:

He learned lakemanship from his grandfather.

معنی فارسی کلمه lakemanship

: معنی lakemanship به فارسی

دریاچه‌نوازی، توانایی و مهارت‌های مرتبط با سفر و فعالیت در دریاچه.