معنی فارسی lally

B1

واژه‌ی لالی به معنای بی‌تاب یا مضطرب در حرکات است.

Characterized by excitement or exuberance.

example
معنی(example):

پاپی امروز کمی لالی بود و در دایره‌ها می‌دوید.

مثال:

The puppy was a bit lally today and ran in circles.

معنی(example):

او بعد از بیدار شدن یک نگاه لالی به چهره‌اش داشت.

مثال:

She had a lally look on her face after waking up.

معنی فارسی کلمه lally

: معنی lally به فارسی

واژه‌ی لالی به معنای بی‌تاب یا مضطرب در حرکات است.