معنی فارسی lamaze

B2

روش تنفس و تمرکز برای کمک به زایمان.

A method of childbirth preparation that focuses on breathing and relaxation.

example
معنی(example):

او یک کلاس لاماز شرکت کرد تا برای زایمان آماده شود.

مثال:

She took a Lamaze class to prepare for childbirth.

معنی(example):

تکنیک‌های لاماز به مدیریت درد زایمان کمک می‌کنند.

مثال:

Lamaze techniques help manage labor pain.

معنی فارسی کلمه lamaze

: معنی lamaze به فارسی

روش تنفس و تمرکز برای کمک به زایمان.