معنی فارسی lambing percentage

B1

نسبت تعداد بره‌های زایمان شده به تعداد گوسفندهای زایمان کرده.

The ratio of lambs born to ewes that have given birth.

example
معنی(example):

درصد زایمان بره برای کشاورزان مهم است.

مثال:

The lambing percentage is important for farmers.

معنی(example):

او درصد زایمان بره را پیگیری می‌کند تا موفقیت را اندازه‌گیری کند.

مثال:

He tracks the lambing percentage to measure success.

معنی فارسی کلمه lambing percentage

: معنی lambing percentage به فارسی

نسبت تعداد بره‌های زایمان شده به تعداد گوسفندهای زایمان کرده.