معنی فارسی lamellule

B2

لاملول به ورقه‌های نازک یا لایه‌های کوچک اشاره دارد.

A small lamella, especially in biological contexts.

example
معنی(example):

زیست‌شناس به وجود لاملول‌ها در تیغه‌های ماهی اشاره کرد.

مثال:

The biologist noted the presence of lamellules in the gills of the fish.

معنی(example):

هر لاملول به کارایی تنفسی کلی موجودات آبزی کمک می‌کند.

مثال:

Each lamellule contributes to the overall respiratory efficiency of aquatic organisms.

معنی فارسی کلمه lamellule

: معنی lamellule به فارسی

لاملول به ورقه‌های نازک یا لایه‌های کوچک اشاره دارد.