معنی فارسی lameter
B1لامتر به فردی اشاره دارد که به طور خاص در یک زمینه موفق نیست، اما تلاش میکند.
One who is considered to be less competent or capable; often trying to improve.
- NOUN
example
معنی(example):
به لامتر فرصتی داده شد تا خود را ثابت کند.
مثال:
The lameter was given a chance to prove himself.
معنی(example):
با وجود اینکه یک لامتر بود، او سخت تلاش کرد تا مهارتهایش را بهبود بخشد.
مثال:
Despite being a lameter, he worked hard to improve his skills.
معنی فارسی کلمه lameter
:
لامتر به فردی اشاره دارد که به طور خاص در یک زمینه موفق نیست، اما تلاش میکند.