معنی فارسی lampblacked

B1

لامپ‌زده، اصطلاحی برای توصیف لامپ یا سایه‌ای که رنگ یا بافت تیره‌ای دارد.

Refers to a lamp or shade that has darkened due to dust or soot.

example
معنی(example):

سایه لامپ کهنه نیاز به تعویض دارد.

مثال:

The old lampblacked shade needs to be replaced.

معنی(example):

یک سطح لامپ‌زده ممکن است برای روشنایی بهتر نیاز به تمیز کردن داشته باشد.

مثال:

A lampblacked surface might need cleaning for better light.

معنی فارسی کلمه lampblacked

: معنی lampblacked به فارسی

لامپ‌زده، اصطلاحی برای توصیف لامپ یا سایه‌ای که رنگ یا بافت تیره‌ای دارد.