معنی فارسی lamperns
B1نوعی چراغ یا لامپ، معمولاً الزامات زینتی را شامل می‌شود.
A type of lamp or lantern, often with decorative features.
- noun
noun
معنی(noun):
The European river lamprey, Lampetra fluviatilis.
example
معنی(example):
لامپرن‌ها به زیبایی برای این مناسبت تزئین شده بودند.
مثال:
The lamperns were decorated beautifully for the occasion.
معنی(example):
بسیاری از لامپرن‌ها در گالری به نمایش گذاشته شده بودند.
مثال:
Many lamperns were displayed in the gallery.
معنی فارسی کلمه lamperns
:
نوعی چراغ یا لامپ، معمولاً الزامات زینتی را شامل می‌شود.
