معنی فارسی lampion

A2

لامپیون نوعی چراغ یا فانوس تزئینی است.

A decorative lantern often used in festivals.

example
معنی(example):

لامپیون به آرامی در نسیم تکان می‌خورد.

مثال:

The lampion swayed gently in the breeze.

معنی(example):

ما در جشنواره یک لامپیون آویزان کردیم.

مثال:

We hung a lampion during the festival.

معنی فارسی کلمه lampion

: معنی lampion به فارسی

لامپیون نوعی چراغ یا فانوس تزئینی است.