معنی فارسی lampmaking

B1

فرایند ساخت لامپ‌ها، شامل طراحی و تولید آنها.

The art or process of making lamps.

example
معنی(example):

لامپ‌سازی می‌تواند یک سرگرمی رضایت‌بخش باشد.

مثال:

Lampmaking can be a rewarding hobby.

معنی(example):

او یک کلاس در مورد لامپ‌سازی گرفت تا تکنیک‌های جدیدی را یاد بگیرد.

مثال:

He took a class on lampmaking to learn new techniques.

معنی فارسی کلمه lampmaking

: معنی lampmaking به فارسی

فرایند ساخت لامپ‌ها، شامل طراحی و تولید آنها.