معنی فارسی lan

B1

مسیر یا گذرگاهی که در فضای باز قرار دارد.

An outdoor space or path; often a walkway.

example
معنی(example):

لان در بهار بسیار زیبا است.

مثال:

The lan is very beautiful in spring.

معنی(example):

ما بعد از شام در لان قدم زدیم.

مثال:

We walked down the lan after dinner.

معنی فارسی کلمه lan

: معنی lan به فارسی

مسیر یا گذرگاهی که در فضای باز قرار دارد.