معنی فارسی lanch

B1

راه‌اندازی، شروع یا آغاز کار یا پروژه‌ای.

To start or initiate something, typically a project or product.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت پروژه را بعد از برنامه‌ریزی‌های زیاد راه‌اندازی کند.

مثال:

He decided to lanch the project after much planning.

معنی(example):

آنها هفته آینده محصول جدید را راه‌اندازی خواهند کرد.

مثال:

They will lanch the new product next week.

معنی فارسی کلمه lanch

: معنی lanch به فارسی

راه‌اندازی، شروع یا آغاز کار یا پروژه‌ای.