معنی فارسی landbridge
B2پل خشکی، ناحیه‌ای از زمین است که دو منطقهٔ دیگر را به هم متصل می‌کند، به ویژه در زمینهٔ جغرافیا و زیست‌شناسی.
A landform that connects two larger land masses, often used in discussing geography.
- noun
(biogeography) An isthmus or other land connection between what at other times are separate land masses.
(travel) Travel by ferry from one country, via another country by road, then by another ferry crossing to a third country. An example is from Ireland by ferry to the UK, by road to the opposite coast, then ferry to France.
پل خشکی دو جزیره را به هم متصل کرد.
The landbridge connected the two islands.
یک پل خشکی می‌تواند بر الگوهای مهاجرت حیوانات تأثیر بگذارد.
A landbridge can influence animal migration patterns.
معنی فارسی کلمه landbridge
:
پل خشکی، ناحیه‌ای از زمین است که دو منطقهٔ دیگر را به هم متصل می‌کند، به ویژه در زمینهٔ جغرافیا و زیست‌شناسی.
