معنی فارسی landfalls

B1

فرود زمین به معنی برخورد یا افت ناگهانی یک پدیده طبیعی، مانند طوفان، به زمین است که به ویژه در مورد طوفان‌ها و طوفان‌های استوایی استفاده می‌شود.

The act of a storm or another natural phenomenon making contact with land.

noun
معنی(noun):

Arrival at the shore by ship.

مثال:

Lighthouses are usually the first aids seen when making landfall.

معنی(noun):

The point at which a hurricane or similar storm reaches land.

معنی(noun):

The first land discovered after a sea voyage.

معنی(noun):

A landslip.

example
معنی(example):

طوفان چندین فرود زمین را در امتداد سواحل ایجاد کرد.

مثال:

The hurricane caused several landfalls along the coast.

معنی(example):

محققان تأثیرات فرود زمین‌ها را بر اکوسیستم‌های ساحلی بررسی کردند.

مثال:

The researchers studied the effects of landfalls on coastal ecosystems.

معنی فارسی کلمه landfalls

: معنی landfalls به فارسی

فرود زمین به معنی برخورد یا افت ناگهانی یک پدیده طبیعی، مانند طوفان، به زمین است که به ویژه در مورد طوفان‌ها و طوفان‌های استوایی استفاده می‌شود.