معنی فارسی landsting

B1

لندستینگ به جلسه‌ای گفته می‌شود که برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل محلی و منطقه‌ای برگزار می‌شود.

A local assembly or council that makes decisions on regional matters.

example
معنی(example):

لندستینگ برای بحث در مورد مسائل مهم منطقه‌ای تشکیل شد.

مثال:

The landsting was convened to discuss important regional issues.

معنی(example):

اعضای لندستینگ نماینده جوامع مختلف هستند.

مثال:

Members of the landsting represent various communities.

معنی فارسی کلمه landsting

: معنی landsting به فارسی

لندستینگ به جلسه‌ای گفته می‌شود که برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل محلی و منطقه‌ای برگزار می‌شود.