معنی فارسی language area
B1منطقه زبانی، بخشی از یک زمینه که به یادگیری و استفاده از زبان مربوط می‌شود.
A specific area of study relating to languages and their use.
- noun
noun
معنی(noun):
The geographical area where some language is commonly spoken
example
معنی(example):
منطقه زبانی برای ارتباطات مهم است.
مثال:
The language area is important for communication.
معنی(example):
ما منطقه زبانی را در کلاس خود مطالعه می‌کنیم.
مثال:
We study the language area in our class.
معنی فارسی کلمه language area
:
منطقه زبانی، بخشی از یک زمینه که به یادگیری و استفاده از زبان مربوط می‌شود.
