معنی فارسی lankiest
B1لاغرترین، به معنی دارای بدنی بلند و لاغر، به ویژه در مقایسه با دیگران.
The superlative form of lanky; the thinnest and tallest in appearance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Tall, slim, and rather ungraceful or awkward.
example
معنی(example):
از بین همه خواهر و برادرها، او لاغرترین است.
مثال:
Out of all the siblings, he is the lankiest.
معنی(example):
لاغرترین عضو تیم برای دویدن در ماراتن انتخاب شد.
مثال:
The lankiest member of the team was chosen to run the marathon.
معنی فارسی کلمه lankiest
:
لاغرترین، به معنی دارای بدنی بلند و لاغر، به ویژه در مقایسه با دیگران.
