معنی فارسی lankly
B1به معنای باریک و لاغر، به ویژه در اشاره به نحوه حرکت یا راه رفتن.
In a way that is tall and thin.
- ADVERB
example
معنی(example):
گربه بهطور لاغر و باریک در حیاط حرکت کرد.
مثال:
The cat moved lankly across the yard.
معنی(example):
او بهطور لاغر و باریک راه میرفت و دستهایش به آرامی در کنار بدنش تاب میخورد.
مثال:
He walked lankly, his arms swinging loosely at his sides.
معنی فارسی کلمه lankly
:
به معنای باریک و لاغر، به ویژه در اشاره به نحوه حرکت یا راه رفتن.