معنی فارسی laodicean
C1کسی که در انتخاب بین دو گزینه تردید میکند؛ بیطرفی.
Having or showing little or no interest; indifferent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دیدگاه لائودیکویی او مرا ناامید میکند.
مثال:
His laodicean attitude frustrates me.
معنی(example):
ما باید از این ذهنیت لائودیکویی فراتر برویم.
مثال:
We need to move past this laodicean mindset.
معنی فارسی کلمه laodicean
:
کسی که در انتخاب بین دو گزینه تردید میکند؛ بیطرفی.