معنی فارسی lapboard

B1

تخته‌ای که برای کمک به حرکت و تسهیل فعالیت‌های روزمره بیماران طراحی شده است.

A board used to assist individuals with mobility or physical therapy.

example
معنی(example):

بیمار از یک تخته زانو برای کمک به تحرک خود استفاده کرد.

مثال:

The patient used a lapboard to assist with their mobility.

معنی(example):

تخته‌های زانو معمولاً در جلسات فیزیوتراپی استفاده می‌شوند.

مثال:

Lapboards are commonly used in physical therapy sessions.

معنی فارسی کلمه lapboard

: معنی lapboard به فارسی

تخته‌ای که برای کمک به حرکت و تسهیل فعالیت‌های روزمره بیماران طراحی شده است.