معنی فارسی laplanders
B1مردم بومی نواحی شمالی فنلاند و نروژ که با پرورش گوزنهای شمالی زندگی میکنند.
Indigenous people of northern regions of Finland and Norway known for reindeer herding.
- NOUN
example
معنی(example):
لاپلندیها به خاطر فرهنگ منحصر به فرد و پرورش گوزنهای شمالی شناخته میشوند.
مثال:
The Laplanders are known for their unique culture and reindeer herding.
معنی(example):
بسیاری از لاپلندیها هنوز به شیوههای سنتی زندگی میکنند و به زمین و حیوانات وابستهاند.
مثال:
Many Laplanders still live in traditional ways, relying on the land and animals.
معنی فارسی کلمه laplanders
:
مردم بومی نواحی شمالی فنلاند و نروژ که با پرورش گوزنهای شمالی زندگی میکنند.