معنی فارسی lapp
B1یک دور زدن یا گردش به دور یک مکان.
A complete circle or movement around a given area.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک دور سریع دور استخر زد.
مثال:
She took a quick lapp around the pool.
معنی(example):
شما میتوانید دوری از مسیر باغ را در اینجا پیدا کنید.
مثال:
You can find a lapp of the garden path here.
معنی فارسی کلمه lapp
:
یک دور زدن یا گردش به دور یک مکان.