معنی فارسی laquais
B2لاشای، شخصی که به دیگران خدمت میکند، مخصوصاً در محیطهای اشرافی.
A servant or attendant, especially in a noble household.
- NOUN
example
معنی(example):
لاکای با احترام زیادی به نجیبزاده خدمت کرد.
مثال:
The laquais served the nobleman with great respect.
معنی(example):
در قلعه، لاکای مسئول کارهای خانه بود.
مثال:
In the castle, the laquais managed the household duties.
معنی فارسی کلمه laquais
:
لاشای، شخصی که به دیگران خدمت میکند، مخصوصاً در محیطهای اشرافی.