معنی فارسی laqueus

B1

باقی‌مانده یا شیئی که به نوع خاصی از ساختار یا موجود مربوط می‌شود.

Remains or items linked to a specific type of structure or organism.

example
معنی(example):

باقی‌مانده‌های لاکویوس در حین حفاری کشف شدند.

مثال:

The laqueus remains were discovered during the excavation.

معنی(example):

اشیاء شامل مواردی بودند که به عنوان لاکویوس شناسایی شده بودند.

مثال:

The artifacts included items identified as laqueus.

معنی فارسی کلمه laqueus

: معنی laqueus به فارسی

باقی‌مانده یا شیئی که به نوع خاصی از ساختار یا موجود مربوط می‌شود.