معنی فارسی lardiform
B1چربمانند، اشاره به بافت یا ویژگیای دارد که به خاطر چربی بودن خاص است.
Having a texture or appearance resembling lard.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت آن چربمانند بود و آن را متمایز میکرد.
مثال:
The texture was lardiform, making it unique.
معنی(example):
او کوکی را با بافتی چربمانند توصیف کرد.
مثال:
She described the cookie as lardiform in consistency.
معنی فارسی کلمه lardiform
:
چربمانند، اشاره به بافت یا ویژگیای دارد که به خاطر چربی بودن خاص است.