معنی فارسی largescale
B2بزرگ مقیاس، به پروژه یا عملیاتی اشاره دارد که در مقیاس وسیع و با دامنه بزرگ انجام می شود.
Referring to something that is conducted on a large scale or extent.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(in the names of fishes) Having large scales.
example
معنی(example):
پروژه بزرگ مقیاس به دنبال بهبود کل جامعه است.
مثال:
The largescale project aims to improve the entire community.
معنی(example):
عملیات بزرگ مقیاس معمولاً به منابع و برنامهریزی بیشتری نیاز دارند.
مثال:
Largescale operations usually require more resources and planning.
معنی فارسی کلمه largescale
:
بزرگ مقیاس، به پروژه یا عملیاتی اشاره دارد که در مقیاس وسیع و با دامنه بزرگ انجام می شود.