معنی فارسی largitional

C1

بزرگ‌نگر، رویکردی که به تصویر کلی و جوانب وسیع یک موضوع یا مشکل توجه می‌کند.

Pertaining to a broader or more extensive view or strategy.

example
معنی(example):

طرز فکر بزرگ‌نگر او به او کمک کرد تا تصویر بزرگ‌تر را ببیند.

مثال:

His largitional mindset helped him to see the bigger picture.

معنی(example):

آنها یک استراتژی بزرگ‌نگر برای رشد کسب و کار خود اتخاذ کردند.

مثال:

They adopted a largitional strategy for their business growth.

معنی فارسی کلمه largitional

: معنی largitional به فارسی

بزرگ‌نگر، رویکردی که به تصویر کلی و جوانب وسیع یک موضوع یا مشکل توجه می‌کند.