معنی فارسی larrigan

B1

لریگان، شخصی که به شیطنت و رفتار بازیگوش معروف است.

A person known for mischievous or playful behavior.

example
معنی(example):

او در مهمانی مانند یک لریگان رفتار کرد.

مثال:

He acted like a larrigan at the party.

معنی(example):

لریگان به خاطر شوخی‌های بازیگوشانه‌اش معروف بود.

مثال:

Larrigan was known for his playful antics.

معنی فارسی کلمه larrigan

: معنی larrigan به فارسی

لریگان، شخصی که به شیطنت و رفتار بازیگوش معروف است.