معنی فارسی larviparous

B1

به جانورانی اطلاق می‌شود که هنگام زایمان لارواهای کامل به دنیا می‌آورند.

Referring to organisms that give birth to fully developed larvae instead of eggs.

example
معنی(example):

جانوران لاروی‌زا به جای تخم، لارواهای کامل به دنیا می‌آورند.

مثال:

Larviparous animals give birth to fully formed larvae instead of eggs.

معنی(example):

این مطالعه بر روی گونه‌های لاروی‌زا و عادات تولید مثلی آن‌ها متمرکز بود.

مثال:

The study focused on larviparous species and their reproductive habits.

معنی فارسی کلمه larviparous

: معنی larviparous به فارسی

به جانورانی اطلاق می‌شود که هنگام زایمان لارواهای کامل به دنیا می‌آورند.