معنی فارسی lasciviently
C2لَسکِویِنت به شیوهای اشاره دارد که به طور آشکار نشاندهنده میل یا جذب جنسی باشد.
Lasciviently refers to a manner that overtly indicates sexual desire or attraction.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور لَسکِویِنت میرقصید و توجه همه را جلب میکرد.
مثال:
She danced lasciviently, drawing everyone's attention.
معنی(example):
عملکردهای توصیف شده به طور لَسکِویِنت او بحثبرانگیز بود.
مثال:
His lasciviently described actions were controversial.
معنی فارسی کلمه lasciviently
:
لَسکِویِنت به شیوهای اشاره دارد که به طور آشکار نشاندهنده میل یا جذب جنسی باشد.