معنی فارسی lash into

B2

به شدت انتقاد کردن یا سرزنش کردن.

To attack or criticize someone verbally in a forceful way.

example
معنی(example):

او به خاطر دیر آمدن به او انتقاد کرد.

مثال:

She lashed into him for being late.

معنی(example):

مربی بعد از شکست به تیم انتقاد کرد.

مثال:

The coach lashed into the team after the loss.

معنی فارسی کلمه lash into

: معنی lash into به فارسی

به شدت انتقاد کردن یا سرزنش کردن.