معنی فارسی lassitude

B1 /ˈlæsɪˌtjuːd/

کسالت، حالتی از خستگی و بی‌حالی که معمولاً به دلیل کار زیاد یا فعالیت‌های فیزیکی ایجاد می‌شود.

A state of physical or mental weariness; lack of energy.

noun
معنی(noun):

Lethargy or lack of energy; fatigue.

معنی(noun):

Listlessness or languor.

example
معنی(example):

بعد از پیاده‌روی، حس کسالت به من دست داد.

مثال:

After hiking, I felt a sense of lassitude.

معنی(example):

کسالت می‌تواند از کار بیش از حد ناشی شود.

مثال:

Lassitude can come from working too hard.

معنی فارسی کلمه lassitude

: معنی lassitude به فارسی

کسالت، حالتی از خستگی و بی‌حالی که معمولاً به دلیل کار زیاد یا فعالیت‌های فیزیکی ایجاد می‌شود.