معنی فارسی last-gasp

B2

تلاشی که در لحظه آخر برای دستیابی به چیزی انجام می‌شود.

A final attempt to achieve something just before it is too late.

adjective
معنی(adjective):

Happening at the very end of an event.

example
معنی(example):

آنها یک گل آخرین لحظه‌ای برای پیروزی در مسابقه زدند.

مثال:

They scored a last-gasp goal to win the match.

معنی(example):

در یک تلاش آخرین لحظه‌ای، او گزارش را تمام کرد.

مثال:

In a last-gasp effort, she finished the report.

معنی فارسی کلمه last-gasp

: معنی last-gasp به فارسی

تلاشی که در لحظه آخر برای دستیابی به چیزی انجام می‌شود.