معنی فارسی latecoming
B1دیرآمدن به معنای ورود به مکانی بعد از زمان تعیین شده است.
Referring to someone or something that arrives later than expected.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
میهمان دیرآمده سخنان آغازین را از دست داد.
مثال:
The latecoming guest missed the opening remarks.
معنی(example):
دیرآمدن به عنوان دانشجو در کلاس معایب خاص خود را دارد.
مثال:
Being a latecoming student has its disadvantages in class.
معنی فارسی کلمه latecoming
:
دیرآمدن به معنای ورود به مکانی بعد از زمان تعیین شده است.