معنی فارسی latently
B1به شکل پنهان یا نهان، اشاره به موجودیتی دارد که به طور واضح قابل مشاهده نیست.
In a manner that is not immediately obvious or visible.
- ADVERB
example
معنی(example):
این مشکل به طور پنهان بر کل سازمان تأثیر میگذارد.
مثال:
The issue latently affects the entire organization.
معنی(example):
پنهان، چالشهایی وجود دارد که ما باید به آنها پرداخته و حل کنیم.
مثال:
Latently, there are challenges we need to address.
معنی فارسی کلمه latently
:
به شکل پنهان یا نهان، اشاره به موجودیتی دارد که به طور واضح قابل مشاهده نیست.