معنی فارسی lateral line
B1سیستمی در ماهی‌ها که به آنها کمک می‌کند تا حرکت و ارتعاشات را در آب حس کنند.
A series of sensory organs in fish that detects movement and vibrations in the surrounding water.
- noun
noun
معنی(noun):
A sense organ of a fish running lengthwise down each of its sides from the vicinity of the operculum to the base of the tail, used to detect movement and vibration in the surrounding water.
example
معنی(example):
ماهی‌ها از خط جانبی خود برای حس کردن حرکات در آب استفاده می‌کنند.
مثال:
Fish use their lateral line to sense movements in the water.
معنی(example):
خط جانبی به ماهی‌ها کمک می‌کند تا لرزش‌ها را تشخیص دهند.
مثال:
The lateral line helps fish detect vibrations.
معنی فارسی کلمه lateral line
:
سیستمی در ماهی‌ها که به آنها کمک می‌کند تا حرکت و ارتعاشات را در آب حس کنند.
