معنی فارسی lateropulsion

B1

حرکت به سمت کناره که در سیستم‌های حرکتی استفاده می‌شود.

Movement directed laterally.

example
معنی(example):

حرکت لترولوپ ربات به آن کمک کرد تا از موانع عبور کند.

مثال:

Lateropulsion of the robot helped it navigate around obstacles.

معنی(example):

طراحی شامل قابلیت‌های لترولوپ برای حرکات بهتر بود.

مثال:

The design included lateropulsion capabilities for better movement.

معنی فارسی کلمه lateropulsion

: معنی lateropulsion به فارسی

حرکت به سمت کناره که در سیستم‌های حرکتی استفاده می‌شود.