معنی فارسی lathe
B2 /leɪð/دستگاهی که برای شکلدهی مواد با چرخاندن آنها بکار میرود.
A machine for shaping wood, metal, or other materials by means of a rotating drive.
- verb
verb
معنی(verb):
To invite; bid; ask.
example
معنی(example):
او از یک دستگاه تراش برای شکل دادن به چوب استفاده میکند.
مثال:
He uses a lathe to shape wood.
معنی(example):
یک دستگاه تراش میتواند طرحهای منحنی را در فلز ایجاد کند.
مثال:
A lathe can create curved designs in metal.
معنی فارسی کلمه lathe
:
دستگاهی که برای شکلدهی مواد با چرخاندن آنها بکار میرود.