معنی فارسی lathery

B1

کف‌دار، به موادی با بافتی که هنگام استفاده کف تولید می‌کند اطلاق می‌شود.

Having a texture that produces lather or foam when used.

example
معنی(example):

نسج کف‌دار شوینده صورت احساس تازگی می‌کرد.

مثال:

The lathery texture of the face wash felt refreshing.

معنی(example):

او از قوام کف‌دار اسکراب بدن لذت برد.

مثال:

He enjoyed the lathery consistency of the body scrub.

معنی فارسی کلمه lathery

: معنی lathery به فارسی

کف‌دار، به موادی با بافتی که هنگام استفاده کف تولید می‌کند اطلاق می‌شود.