معنی فارسی latitudinous
B2در ارتباط با عرض جغرافیایی، اشاره به مناطق وسیع یا گسترده دارد.
Pertaining to latitude; extensive in area.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظر وسیع و پهن آنگونه که پیش روی ما قرار داشت.
مثال:
The latitudinous landscape stretched out before us.
معنی(example):
مناطق لاتیودینو معمولاً آب و هوای متنوعی را تجربه میکنند.
مثال:
Latitudinous areas often experience diverse climates.
معنی فارسی کلمه latitudinous
:
در ارتباط با عرض جغرافیایی، اشاره به مناطق وسیع یا گسترده دارد.