معنی فارسی latterly

B2

در زمان‌های اخیر، به معنای اخیراً یا در آخرین دوره.

Referring to a more recent time period.

adverb
معنی(adverb):

Recently; to have occurred a short time before.

example
معنی(example):

اخیراً، او بیشتر در کارهای خیریه درگیر شده است.

مثال:

Latterly, he has become more involved in charity work.

معنی(example):

اخیراً، رابطه آنها بهتر شده است.

مثال:

Latterly, their relationship has improved.

معنی فارسی کلمه latterly

: معنی latterly به فارسی

در زمان‌های اخیر، به معنای اخیراً یا در آخرین دوره.