معنی فارسی lauraceous

B1

صفتی برای توصیف گیاهانی که به خانواده لوراسه تعلق دارند.

Relating to or characteristic of the lauraceae family of plants.

example
معنی(example):

گیاهان لوراسه به خاطر عطر خاص خود شناخته شده‌اند.

مثال:

The lauraceous plants are known for their distinct scent.

معنی(example):

بسیاری از گونه‌های لوراسه در آشپزی برای طعم‌دهی استفاده می‌شوند.

مثال:

Many lauraceous species are used in cooking for flavor.

معنی فارسی کلمه lauraceous

: معنی lauraceous به فارسی

صفتی برای توصیف گیاهانی که به خانواده لوراسه تعلق دارند.